ابعاد خود کارآمدی کارآفرینانه

Слайд 2

ایجاد یک محیط نوآورانه:آن دسته از باورهایی را آن در برمی گیرد

ایجاد یک محیط نوآورانه:آن دسته از باورهایی را آن در برمی گیرد
که کارآفرینان بتواند دیگران یا تیم خود را به امتحان کردن ایده های نو تشویق کند. برای بروز ایده های نوفراهم کردن شرایطی است که امکان رسیدگی به مشکلات شغلی بدون هیچ مانعی فراهم باشد .از راه های ایجاد محیط نوآورانه می توان به تغییر عناصر فیزیکی-محیط کارو نور پردازی-طراحی دکوراسیون و... تا بتواند با تمرکز بیشتر به خلق ایده های نو بپردازد.
ایجاد روابط سرمایه گذار:شامل باور شخصی فرد به توانایی خود در تامین منابع مالی جهت سرمایه گذاری است.اصلی ترین منابع مالی مربوط به سرمایه از طریق برقراری ارتباط با سرمایه گذاران مناسب حاصل می شود. در دنیای کسب و کار مدرن امروزنحوه ی تعامل در اغاز محدود به کارمندان داخلی هر شرکت بوده اما در چند دهه اخیر توسعه شبکه های سرمایه گذاری سبب افزایش ارتباط با سرمایه گزاران شده است.
شناسایی هدف: شامل باور فرد به توانایی خود در نشان دادن هدف اصلی سازمان با چشم انداز و دیدگاهی روشن به سایر اعضا تیم می باشد.شناسایی هدف اصلی در کار آفرینی از اهمیت بالایی برخورداراست.چون فروش و سود یک کسب و کار وابسته به این مورد است.شناختن اهداف و ارایه ایده هایی در جهت رسیدن به ان هدف بسیار ضروری است.

Слайд 3

مقابله با چالش های غیر منتظره: باور فرد کارآفرین به توانایی های

مقابله با چالش های غیر منتظره: باور فرد کارآفرین به توانایی های
خود جهت مقابله با ابهام و عدم اطمینان از شروع یک کار جدید است.مدیریت کردن این اعضا با توجه به اینکه هرکس نظرات منحصر به خود و متفاوت با دیگری را دارد و می تواند بر روی پروژه و محیط کار تاثیر داشته باشد دشوار است و سبب اضطراب در فرد می شود .از موثر ترین راه حل ها برای مقابله با این چالش ها ایجاد یک محیط کاری مثبت و نوآورانه می باشد.

توسعه منابع انسانی:توانایی خود در جذب و حفظ افراد مهم و بااستعداد برای تکمیل گروه سرمایه گذاری می باشد.برگرفته از مدیریت منابع انسانی است و برای کارآفرینانی که می خواهند محیط کاری پویا و قابل رشد ایجاد نمایند ضروری است.

Слайд 4

فرهنگ وکارآفرینی

فرهنگ یک جامعه می تواند موجب تقویت بنیان های کارآفرینانه را

فرهنگ وکارآفرینی فرهنگ یک جامعه می تواند موجب تقویت بنیان های کارآفرینانه
فراهم سازد وبستری مناسب برای رشدو توسعه کارآفرینی بویژه در سازمان ها به وجود آورد.کارآفرینی از طریق تحرک بخشیدن به جامعه و ایجاد زمینه های توسعه همه جانبه باعث ارتقای ارزش های اجتماعی شده وبا تولید ثروت امکان سرمایه گذاری بیشتر در همه ابعاد وجود دارد. برای نفوذ فرهنگ کارآفرینی در عمق جامعه باید تمام خرده فرهنگ های مرتبط در جامعه شکل بگیرد.همانقدر که فرهنگ جامعه بر فرآیندهای کارآفرینی تاثیر دارد به طور متقابل کارآفرینی هم دارای نقش در فرهنگ جامعه می باشدو یکی از عوامل اصلی فرهنگ سازی محسوب می شود. مثلا اختراع لامپ دارای تاثیرات بنیادی در جامعه است و باعث بوجود آمدن شکل های تمدنی جدید شده است.

Слайд 5

نظریه فرهنگ کارآفرینی ماکس وبر:جامعه شناس بزرگ آلمانی در تشریح چگونگی شکل

نظریه فرهنگ کارآفرینی ماکس وبر:جامعه شناس بزرگ آلمانی در تشریح چگونگی شکل
گیری تمدن نوین صنعتی و سرمایه داری در غرب می گوید که این به معنی همان کارآفرینی در زبان امروزی است. وبر توسعه فرهنگ کارآفرینی را متاثر از چهار عامل:خطر پذیری برای تغییر سرنوشت-تشویق به کار برای سعادت-برنامه ریزی برای آینده-صرفه جویی میداند. نظریه فرهنگ کارآفرینی مک کللند:روانشناس اجتماعی معاصر نظریه نیاز به موفقیت رابرای اولین بار در مباحث اجتماعی مطرح کرد.او معتقد بود جوامعی که دارای نیاز به موفقیت پایین هستند سرمایه گذاری و خطر پذیری در آن ها پایین است و توسعه نیافته هستند. برعکس جوامعی که نیاز به موفقیت بالاست نرخ ریسک پذیری نیز در آن ها بالاست .در این جوامع افرادی پیدا می شوند که کسب و کار جدیدی راه اندازی می کنند. شرکت یا واحد اقتصادی را سازماندهی می کنند و ظرفیت تولیدی و بهره وری را ارتقا می دهند.مک کللند چنین افرادی را کارآفرین می نامدو عواملی نظیر شیوه جامعه پذیری- شیوه های تربیتی والدین-طبقه اجتماعی والدین-ایدیولوژی حاکم-مذهب و تحرک اجتماعی را عوامل موثر برتوسعه فرهنگ کارآفرینی می داند. مک کللند به فرهنگ کارآفرینی توجه خاص دارد و مناسب ترین نوع جامعه پذیری را که موجب کارآفرینی می شود تقویت استقلال فردی و ایجاد اعتماد می داند.

Слайд 6

خلاقیت:

خلاقیت به معنی توانایی در خلق کردن است. هرکسی می تواند

خلاقیت: خلاقیت به معنی توانایی در خلق کردن است. هرکسی می تواند
در هر زمینه ای خلاق باشد. خلاقیت یعنی استفاده از قدرت ذهن برای تصور کردن ایده های جدید-برنامه های تولید-آزمایش های فکر- سلیقه احساسات و هنر است. می تواند یک شکل بیان یا راه حل مشکلات باشد.خلاقیت در تمامی زمینه ها همچنین بازاریابی وجود دارد.ایده های خلاقانه باید جدید و مناسب محیط باشد.منسب بودن این ایده بسیار مهم است و نیاز به کیفیت و اصالت دارد.برای اینکه بتوان خلاقیت را در نیروی کار ایجاد کرد به ایده هایی که شرایط را خلاقانه کند نیاز است.

Слайд 7

تعاریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی و سازمانی تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی خلاقیت ارتباط

تعاریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی و سازمانی تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی
مستقیمی با قوه ی تخیل یا توانایی تصویر سازی ذهنی دارد. این توانایی عبارت است از:فرآیند تشکیل تصویرهایی از پدیده های ادراک شده در ذهن و خلاقیت عبارتند از:فرآیند یافتن راه های جدید برای انجام دادن بهتر کارهای خلاقانه یعنی ارایه فکرها و طرح های نوین برای تولید و خدمات جدید و استمرار آن پس از غیبت آن پدیده ها. تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی:یعنی ارایه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقا کمیت فعالیت های سازمان مثلا افزایش بهره وری –افزایش تولیدات و خدمات و... خلاقیت عنصری است که توانایی سازمان ها برای حفظ مزیت رقابتی خود و جلوگیری از رقبا را افزایش می دهد. محصول یک فعالیت خلاقانه ازوما یک شی ملموس نیست و می تواند یک ایده یک تصویر نظریه انتزاعی یا چیزی به عنوان یک خدمت باشد.

روبرت جی استنبرگ و لیندامی اوهارا در بررسی های خود شش عامل را در خلاقیت فرد موثر دانسته اند که شامل:دانش-توانایی عقلانی-سبک فکری-انگیزش-شخصیت-محیط